بازیابی هویت و صراحت لهجه در شب هزار و یکم
اجرای نمایش “شب هزار و یکم” در حالی در تئاتر مستقل تبریز آغاز شد که نیاز به صراحت لهجه و شنیدن حرف های مگو و ناشنیدنی در جهت بازیابی هویت و زبان اساطیری در مخاطب فهیم تئاتر کاملا حس می شد.
سعید برادران؛ نمایش “شب هزار و یکم” سه اپیزود مستقل برای یک داستان است، داستان خود هزارافسان، داستان سیر ادراک : خردسوزی، خردسازی، خردورزی و خردستیزی که سرانجام به خردپروری و خرد نوازی ختم می شود.
نمایش با روایتی از داستان شکل گیری هزار و یک شب با خردسوزی ضحاک و تقابل آن با خردورزی دختران جمشید برای قیام فریدون آغاز می شود و سپس سیر تکامل و حفظ آن در سنت ما که این بار دینداران به خرد ستیزی در مقابل آن قد افراشته اند و با برچسبهای تکفیر، تشویش، بدعت در مقابل خردورزان به تقابل در می آیند.
نهایتا ادامه این سیر چه از نظر دیالکتیکی و چه از نظر زمانی به روایتی می انجامد که خرد قلب ها را بدون شمشیر فتح می کند و جدال دائمی خردسازی و خرد سوزی به خرد نوازی می انجامد.
بیضایی در این اثر جاودانه خود با دست بردن در گفته های موجود از داستان های کهن و بازآفرینی آنها نقش زن را در کانون توجه قرار داده که کارگردان اثر نیز به خوبی این نکته را در طراحی و رهبری خود به خدمت گرفته و این اثر را به خوانش هایی گوناگون از یک اسطوره واحد بدل کرده است که می تواند (آناهیتا – ایزدبانوی رویش و باروری که می تواند همان شهرزاد، قهرمان هزار و یک شب یا شش زن این نمایش و یا من حقیقی تمام زنان تماشاگر این اثر) باشد.
هستی این اسطوره (زن) وابسته به بودن مرد نیست و هویتی مستقل دارد، در این نمایش زنان همواره در پیکاری تمام نشدنی با نظام مردسالار جاهلانه به شیوه های مختلف رسالتی واحد را دنبال می کنند.
جواد قامتی به یاری متن بیضایی در نمایش “شب هزار و یکم” همواره زنان را پاک دامن، دلیر، روشنفکر و آزاد اندیش نشان داده شده و مردان را در نقطه روبروی آنها سرشار از میل به نابودی، خشک اندیش، بزدل، هوسران و سودجو نمایانده و چهره مردان نیک نیز همواره در پیوند با زن و بزرگداشت هویت انسانی آنان پرداخت شده است.
کارگردان اثر با تیزهوشی و تسلط کامل بر متن زمینه اندیشیدن را به سمت تماشاگران هدایت می کند.
چند صباح پیش استادی ارجمند به نگارنده چنین آموزش داد که اثر هنری نوزادی است که متولد می شود و اثر جواد قامتی اعضا و جوارحی سالم دارد چرا که کارگردان به سلامت نوزاد خود بیشتر ارزش داده است و به خوبی به مخاطب نشان می دهد که خلاقیت اصل است و امکانات اجرایی باید در خدمت اصل خلاقیت باشند.
ضرباهنگ و ریتم دقیق، صحیح، مناسب و حضور لذتبخش بازیگران در لوایی بسیار متفاوت و بازیهای روان و بسیار درخشان، طراحی و اجرای نور عالی، گریم متفاوت و کاملا از منظر اندیشه مژده ای برای آینده بسیار خوب این گروه نمایشی به شمار می آید که امیدوارم با استقبال خوب جوامع مدنی زنان، فرصت و فضای مناسبی برای طرح مسئله و دعوت به خردورزی در اختیار این گروه قرار گیرد.
احتمالا برای بسیاری از بانوان تماشاگر این نمایش تجربه متفاوت و لذت بخشی از حضور در سالن نمایش خواهد بود، نمایشی که می توانند در آن نقش خود را بازآفرینی کنند و به عنوان یک تماشاگر بیاندیشند و اندیشهشان را در زندگی خود مشارکت دهند.
در پایان به عنوان یک مخاطب خود را موظف به تشکر از تلاش های بازیگران، عوامل صحنه و کارگردان محترم و کار بلدشان می دانم.