ادهمی در نشست خبری نمایش «بالاخره این زندگی مال کیه؟» گفت
این نمایش اول آگاهی می دهد و بعد امید
فرید فرید ادهمی کارگردان نمایش «بالاخره این زندگی ماله کیه؟» شامگاه روز دوشنبه در نشست خبری این نمایش که در سالن قبه زرین مجموعه تئاتر شهرتبریز برگزار شد، با حضور در جمع خبرنگاران اظهار داشت: وقتی کاری را برای اجرا انتخاب میکنیم، سعی میکنیم به دغدغهمان نزدیک باشد، دغدغهای که از جامعهمان نشات میگیرد.
به گزارش آذربایجان شرقی – مهرداد خردمند؛ «بالاخره این زندگی مال کیه؟» عنوان نمایشی است نوشته برایان کلارک که فرید ادهمی کارگردانی آن را بر عهده دارد و حسام کاظمی نیز تهیه کننده این نمایش است.
فرید ادهمی کارگردان نمایش «بالاخره این زندگی ماله کیه؟» شامگاه روز دوشنبه در نشست خبری این نمایش که در سالن قبه زرین مجموعه تئاتر شهرتبریز برگزار شد، با حضور در جمع خبرنگاران اظهار داشت: وقتی کاری را برای اجرا انتخاب میکنیم، سعی میکنیم به دغدغهمان نزدیک باشد، دغدغهای که از جامعهمان نشات میگیرد.
وی ادامه داد: یکی از دوستان من که در این کار نیز خیلی به من کمک کرده است این متن را پیشنهاد کرد، بعد از خواندن نمایشنامه و تماشای فیلم این نمایش که با بازی نوید محمد زاده و آزاده صمدی در تهران به روی صحنه رفته بود، دغدغههای خودم را در آن دیدم و کار را شروع کردیم. پیش تولید و تمرینات نمایش بالاخره این زندگی مال کیه، طی پروسه ای 7 ماهه انجام شد و امروز به کمک عوامل نمایش آماده اجرا برای عکاسان و خبرنگاران تبریزی هستیم.
ادهمی در رابطه با تفاوتهای اجرای این نمایش با اجرای قبلی گفت: هم فیلم اجرای قبلی این نمایش را دیدهایم و هم متن اصلی را خواندهایم، اما آنچه که در تبریز به روی صحنه خواهد رفت بسیار متفاوت با آن چیزی است که در تهران اجرا شده است؛ من در واقع پایبندی بسیاری به متن داشته ام و تغییرات آنچنانی را اعمال نکرده ام.
کارگردان نمایش «بالاخره این زندگی ماله کیه؟» در رابطه با حضور بازیگران جوان در این نمایش خاطرنشان کرد: تئاتر تبریز به نیروهای جدیدی نیاز دارد. زمانی که من خودم وارد این کار شدم، سختیهای زیادی کشیدم؛ مخصوصا اوایل کارم که اعتماد چندانی از طرف با تجربه های این حرفه به من وجود نداشت. سؤال من این است وقتی دانشگاه نبی اکرم و هنر تبریز در کنار آموزشگاه های پر تعداد در این شهر پتانسیل تربیت نیروهای فراوانی را دارند فارغ التحصیلان این رشته کجا باید کار کنند؟ به همین دلیل خودم به گفتهام عمل میکنم و از جوانان در نمایش استفاده میکنم.
وی مورد دیگر تفاوت ها در این اجرا افزود: متن نمایش این را میطلبد که مخاطب خودش را جای شخصیتها قرار دهد. کاری که در تهران روی صحنه رفت تکسویه بود اما اینجا میخواهیم مخاطب ارتباط بیشتری با نمایش برقرار کند به همین دلیل نمایش دوسویه اجرا میشود.
ادهمی ادامه داد: در واقع این نمایش میگوید، هر کس میتواند به عنوان فردی عاقل و باهوش برای زندگی خود تصمیم بگیرد. متن میخواهد بگوید حتی اگر بیمار باشید اما عاقل، میتوانید برای زندگی خودت تصمیم بگیرید.
کارگردان نمایش «بالاخره این زندگی ماله کیه؟» در رابطه با زمان اجرای این نمایش گفت: این نمایش در زمان حدود 75 دقیقه اجرا میشود. چرا که نگاه بازبینهای ما با تهران متفاوت است و به اعتقاد آن ها دیالوگ های نمایش علارغم اجرا در تهران در تبریز قابلیت بیان ندارند، به همین دلیل نمایش حذفیاتی در بر داشته است و مدت زمان آن به 75 دقیقه رسیده است. شاید درست نباشد اما وقتی کسی بیمار قطع نخاعی است ممکن است به دلیل دیدش نسبت به اطراف و شرایط خود از جملات متفاوت و غیر عرفی استفاده کند که نشانگر شرایط بد روحی آن بیمار است؛ اما به هر حال بازبینان اداره کل فرهنگ و ارشاد استان تصمیم گرفتند ما آن دیالوگ ها را حذف کنیم و ما نیز تمکین کردیم.
وی در رابطه با داستان این نمایش نیز خاطرنشان کرد: داستان مربوط به مجسمهسازی است که در یک حادثه رانندگی دچار صدمه شدیدی شده است و به دلیل ضایعه نخاعی وارد شده به وی، تنها مغز او قادر به فعالیت است و از گردن به پایین فلج است. در ادامه روند درمانی این فرد به این نتیجه میرسد که دلیلی برای ادامه زندگی ندارد اما پزشکان در صدد منصرف نمودن وی از تصمیمی که گرفته است هستند. در ادامه نمایش نیز اتفاقاتی رخ می دهد که دیدن آن ها برای مخاطبان خالی از لطف نیست.
ادهمی در رابطه چرایی عدم اعتماد کارگردانان به نویسندگان بومی و افزایش اجراهایی با متن های خارجی گفت: متنهای زیادی را برای اینکه بتوانیم کار کنیم مطالعه کردیم. متن بعدی که قرار است اجرا کنیم، متنی ایرانی است که روی آن کار میکنیم. با توجه به اینکه متن «الاخره این زندگی ماله کیه؟» نزدیک به دغدغهام بود آن را انتخاب کردیم. من در این برهه از زندگی ام و در متون ایرانی که مطالعه کرده ام نتوانسته ام در مورد این متن ها به این نتیجه برسم که بیتنگر دغدغه اصلی من هستند. شاید این نگاه برهه ای من تاثیر پذیر از شرایط موجود در جامعه باشد و بعد ها نظرم تغییر یابد، کما اینکه در حال پژوهش و تحقیق برای نگارش و اجرای یک نمایش به زبان ترکی آذربایجانی هستیم.
وی در رابطه با شرایط تئاتر در تبریز خاطرنشان کرد: این روز ها معمولا به خاطر شرایط حاکم ناراضی هستم. سالنی که این نمایش در آن اجرا میشود، سالنی نیست که آن را با علاقه انتخاب کرده باشم چون سالن مناسب و استانداردی در تبریز وجود ندارد که بتوانیم در آن نمایش را به صورت دوسویه اجرا کنیم. هیچکس هم پاسخگو نیست. برای مثال میخواهیم از دو طرف موسیقی پخشکنیم اما این امکان وجود ندارد. برخی سالنهای اختصاصی نیز با اختصاص چند صندلی درصد بیشتری از فروش نمایش می خواهند که این مسئله نیز به دلایل متعدد برای گروه امکان پذیر نیست.
ادهمی افزود: هیچ سیستم گرمایشی در سالن وجود ندارد. در زمان تمرین خودمان را با پتو گرم کردیم. درست است که سالن را در طول تعطیلات در اختیار ما قرار دادند تا ما زمان زیادی برای اجرای دکور و تمرینات ژنرال داشته باشم که من از این بابت ممنونم؛ اما این شرایط موجود در شان هنرمندان تبریز که خاستگاه تئاتر ایران خوانده می شود نیست.
وی در پاسخ به این سؤال که آیا فضای جامعه در حال حاضر اجرای چنین نمایشهایی را میطلبد یا خیر گفت: به عنوان کسی که در عرصه هنر فعالیت میکنم، باید اذعان کنم دغدغه جامعه این را میطلبد که آگاهی دادن به جامعه کنونی بیشتر از امید بخشیدن به نفع جامعه است
کارگردان نمایش «بالاخره این زندگی ماله کیه؟» ادامه داد: قرار بود هر روز در دو نوبیت و سانس میزبان مخاطبان باشیم که اداره ارشاد با این دلیل که هزینه های آب، برق و گاز در این صورت افزایش می یابد با این موضوع موافقت نکرد و هر روز قرار است در یک سانس میزبان علاقه مندان به تئاتر باشیم. با این حال ما بدون هیچ ادعایی از مردم درخواست می کنیم تا کار ما را ببینند و ما را قضاوت کنند.
در ادامه این نشست، حسام کاظمی، تهیهکننده نمایش «بالاخره این زندگی ماله کیه؟» اظهار داشت: در ابتدا قرار بر این بود تا فقط طراحی صحنه این نمایش را عهده دار شوم اما در ادامه طی صحبتهایی که با کارگردان نمایش، داشتیم تصمیم گرفتیم با کمترین هزینه کار را انجام دهیم.
وی افزود: با اینکه در اجراهای بسیاری حضور داشتهام، اولین بار است که به عنوان تهیهکننده در تبریز کار میکنم و اعتقاد دارم اعتماد در این عرصه باید متقابل باشد. یعنی کارگران و تهیهکننده باید به همدیگر اعتماد داشته باشند تا کار پیش برود.
کاظمی ادامه داد: در این مدت از سعی کرده ام از همه دوستانم حمایت کنم اما کسی از من حمایت نکرد؛ با این حال باز هم تاکید دارم که باید از هم حمایت کنیم تا شاهد پیشرفت باشیم. همکاری خوبی با فرید ادهمی داشتیم و انشاءالله بتوانیم در آینده هم همکاریهای بیشتری داشته باشیم. امیدوارم تئاتر در تبریز بیشتر دیده شود. ساختمان ما در تبریز جوابگوی اجرای نمایش نیست. 6 سال است صحبتهایی میشود که این سالن را تعمیر کنیم یا نه، در حالی که در دیگر شهرها پروژههای بزرگتر در زمان خیلی کمتر اجرا میشود.
امین حاجی اکبری، بازیگر این نمایش نیز با اشاره به نقش خود در این نمایش گفت: به جرات میتوانم بگویم نقشی که در نمایش «بالاخره این زندگی ماله کیه؟» بازی میکنم، بسیار متفاوت تر از نقشهایی است که تا امروز اجرا کردهام. نقش من در این نمایش فردی قانونمند است اما در کارهای قبلی بیشتر کمدی کار کردهام.
وی افزود: نوع بازی که کارگردان در این نمایش از ما میخواهد، کارمان را سختتر میکند. با این حال حضور در این نمایش تجربه جدیدی بود که از آن لذت بردم و امیدوارم تماشاگران هم از آن لذت ببرند.
یوسف اکبرزاده، دیگر بازیگر این نمایش در رابطه با حضور در نمایش «بالاخره این زندگی ماله کیه؟» اظهار داشت: چند سالی است در کار کودک مشغول هستم و برخی میگویند با توجه به این موضوع نباید کار جدید به من داده شود. در حالی که مسئله تئاتر متفاوت است.
اکبرزاده ادامه داد: این نمایش با 80 درصد کارهایمان متفاوت بوده و آن را با گروهی جوان و خوب روی صحنه میبریم. اینکه چقدر موفق بودهایم را تماشاگران باید بگویند.
هدیه کاملی دیگر بازیگر نمایش «بالاخره این زندگی مال کیه؟» در خصوص این کار و نقش خود گفت: این که کارگردانی که با آن همکاری می کنم همسرم نیز باشد علاوه بر حس خوب حساسیت های دیگری هم برای من در بر داشت اما وقتی از آقای ادهمی شنیدم با یک نگاه فنی من را برای این نقش انتخاب کرده است بسیار خوشحال شدم و امیدوارم جواب اعتماد کارگردان و مخاطبان را بدهم.
باران مقدم، بازیگر این نمایش نیز گفت: از فرید ادهمی تشکر میکنم که نقش اسکات را به من داد تا آن را زندگی کنم. مطمئن هستم که اسکات برای من تکرار نخواهد شد. لحظه به لحظه کنار این گروه برای من زندگی است و در صحنه به نوعی زندگی میکنم. امیدوارم که اعتماد کارگردان نمایش را سلب نکرده باشم.